دومین دندون شیری مهرادم افتاد
امروز پنج شنبه بود . مهد روزهای پنج شنبه فقط تا ظهر هست . توی شعبه بودم و مدام ساعتم رو نگاه میکردم و حواسم به این بود که زودتر کار مشتریهارو راه بندازم و بیام دنبالت مهد کودک که زن دایی افسانه بهم پیام دادم که امروز خونست و میاد دنبال شما مهد ، اگه بدونی چقدر خوشحال شدم و خیالم راحت شد ، آخه زن دایی ساعت دوازده میاد دنبالت و با هم میرید خونه زندایینا تا من بیام , وقتی کارم تموم شد و اومدم خونه زن دایینا دنبالت دوییدی ابااهنگش بزنیدومدی جلو در و جای خالی دندونت رو بهم نشون دادی . ای جااااااانم دومین دندون شیری مهراد مامان افتاد . دندون نیش پایین سمت چپ . بابت افتادن دندونت خیلی خوشحال بودی ، احساس غرور و بزرگی داشتی . پسرم ا...
نویسنده :
مامان مهراد
23:20